|
امدادرسانی سازمان امداد و نجات به بیش از ۵۰۰ نفر در پی بارندگیهای شدید اخیر مرگ یک نفر بر اثر جاری شدن سیل
10 استان درگیر سیل و آبگرفتگی
با آنکه سازمان هواشناسی از هفته گذشته در پی ورود سامانههای بارشی هشدارهای لازم را داده بود اما شدت بارشها در برخی استانها بویژه در مناطق غرب و شمال غرب کشور موجب آبگرفتگی معابر و منازل، جاری شدن سیلاب، ایجاد مشکلات تردد و... برای مردم این مناطق شد. رگبار باران، رعد و برق و بارشهای تند در اغلب استانهای غربی و شمال غرب کشور تا جایی بود که خیلی افراد در برخی شهرها، مناطق روستایی و عشایری با مشکل جاری شدن سیل مواجه شدند به طوری که تعدادی در محاصره سیل قرار گرفتند و متاسفانه یک نفر نیز جان باخت.
در این باره رئیس سازمان امداد و نجات جمعیت هلالاحمر از امدادرسانی به بیش از ۵۰۰ نفر در پی وقوع سیل و آبگرفتگی در ۱۰ استان کشور خبر داد. مهدی ولیپور با اشاره به حوادث جوی رخ داده در کشور در روزهای اخیر گفت: از تاریخ ششم تا ١٠ اردیبهشت امسال در ۱۰ استان کشور شامل آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل، ایلام، چهارمحالوبختیاری، زنجان، سمنان، کرمانشاه، کهگیلویهوبویراحمد و لرستان شاهد حوادث جوی بودیم که مجموعا ۲۸ شهرستان را درگیر سیل و آبگرفتگی کرد.
وی افزود: در این میان یک شهر، ١٦ روستا، ٩ منطقه عشایرنشین و ٢ محور به صورت جدی درگیر سیلاب شدند که با امدادرسانی به موقع در این مناطق به ۵۰۸ نفر خدمات امدادی ارائه و به ۹۰ نفر نیز اسکان اضطراری داده شد. ولیپور با اشاره به اینکه ۵۸ تیم شامل ۱۸۴ نیروی امدادی در این عملیات به کار گرفته شدند، از نجات ۵ شهروند از سیلاب و جان باختن یک شهروند در شهرستان هریس استان آذربایجان شرقی خبر داد و گفت: همچنین در این بازه زمانی تخلیه آب از ۴۹ منزل مسکونی با تلاش نیروهای امدادی صورت گرفت و نیروهای هلالاحمر در منطقه برای تداوم امدادرسانیها و کمک به شهروندان حضور دارند.
* رگبار باران در اغلب استانها تا پایان هفته
با توجه به پیشبینیهای سازمان هواشناسی نسبت به بارش باران در خیلی از استانهای کشور تا پایان هفته جاری، نیروهای امدادی و خدماترسان همچنان در آمادهباش هستند چرا که بارش باران و وزش باد در بیشتر نقاط کشور در حال وقوع است. در این باره رئیس مرکز ملی پیشبینی و مدیریت بحران مخاطرات وضع هوا دیروز از بارش باران و وزش باد در بیشتر مناطق کشور خبر داد. صادق ضیاییان درباره شرایط جوی کشور اظهار کرد: طی ۵ روز آینده گذر متناوب امواج تراز میانی جو سبب بارش و وزش باد در بیشتر مناطق کشور میشود. بر این اساس در غالب مناطق رگبار و رعد و برق، گاهی وزش باد شدید یا گرد و خاک و در نقاط مستعد بارش تگرگ انتظار میرود. بارش در شمال زنجان، مناطقی از مازندران، گلستان و غرب خراسان شمالی شدت خواهد داشت و در استانهای مرزی کرمانشاه، ایلام، غرب خوزستان و در نوار شرقی کشور پراکنده و خفیف خواهد بود. وی افزود: یکشنبه (۱۱ اردیبهشت) گستره بارش در کل کشور است و در غرب کردستان، شمال استانهای همدان، آذربایجان شرقی، اردبیل و خراسان رضوی بارش شدت خواهد داشت و در نوار جنوبی بارش پراکنده و خفیف خواهد بود و دوشنبه (۱۲ اردیبهشت) در نیمه شمالی کشور بارش متناوب باران ادامه خواهد داشت و شدت بارش در استانهای گلستان، خراسان شمالی و شمال خراسان رضوی خواهد بود و در مناطقی از مرکز، شرق و جنوب شرق وزش باد شدید گاهی گرد و خاک رخ میدهد.
رئیس مرکز ملی پیشبینی و مدیریت بحران مخاطرات وضع هوا ادامه داد: سهشنبه (۱۳ اردیبهشت) در نوار شمالی و در استان خراسان جنوبی و سیستانوبلوچستان بارش، گاهی وزش باد و در دامنههای جنوبی البرز و سواحل شمالی بارش پراکنده و خفیف رخ میدهد. چهارشنبه (۱۴ اردیبهشت) بارش در شمال غرب کشور ادامه خواهد داشت و در دامنههای جنوبی البرز، سواحل شمالی و شمال شرق بارش پراکنده گاهی وزش باد رخ میدهد. در 3 روز آینده در مناطق جنوبی و شرق کشور وزش باد شدید رخ خواهد داد. به گفته ضیاییان روز یکشنبه در شمال غرب و غرب کشور گرد و خاک و کاهش کیفیت هوا پیشبینی میشود.
رئیس مرکز ملی پیشبینی و مدیریت بحران مخاطرات وضع هوا درباره وضعیت جوی تهران طی ۲ روز آینده اظهار کرد: آسمان تهران ( ۱۱ اردیبهشت) نیمهابری تا ابری و از بعد از ظهر رگبار و رعد و برق و گاهی وزش باد شدید با حداقل دمای ۱۶ و حداکثر دمای ۲۴ درجه سانتیگراد و طی روز دوشنبه (۱۲ اردیبهشت) نیمه ابری، گاهی ابری و وزش باد گاهی وزش باد شدید و رگبار و رعد و برق با حداقل دمای ۱۵ و حداکثر دمای ۲۳ درجه سانتیگراد پیشبینی میشود. ضیاییان در خاتمه گفت: بندرعباس با دمای ۳۶ درجه سانتیگراد و اهواز با دمای۳۷ درجه سانتیگراد گرمترین و طی روز یکشنبه شهرکرد با دمای ۶ و۳ درجه سانتیگراد سردترین مراکز استان کشور پیشبینی میشود.
***
ضرورت تخلیه ویلاها و باغهای کلیبر در پی بارش های سیلآسا
فرماندار شهرستان کلیبر با اشاره به وقوع سیل شدید در این منطقه گفت: مردم کلیبر ویلاها و باغها را سریع تخلیه کنند. میرحسین بهادری در گفتوگو با مهر افزود: بارش سنگینی که از دیروز در مناطق مختلف منطقه و شهرستان آغاز شده همچنان ادامه دارد و گزارشهایی از پرآبی در رودخانههای شهرستان رسیده است. وی ادامه داد: برای پیشگیری از وقوع هر گونه حادثه تلخ احتمالی، شهروندان از حاشیه مسیر رودخانهها فاصله بگیرند. هیچ کسی به هیچ وجه در حریم و بستر رودخانهها توقف یا اسکان نکند. افراد ساکن در ویلاها و باغها هم سریعا محل را تخلیه کنند. بهادری افزود: سازمانهای امدادی و اعضای شورای پیشگیری، هماهنگی و فرماندهی عملیات پاسخ به بحران شهرستان در آمادهباش کامل به سر میبرند.
ارسال به دوستان
تزریق نوبت چهارم واکسن برای افراد بالای ۷۰ سال یا دارای بیماریهای زمینهای تصویب شد
حذف رنگ قرمز از نقشه کرونایی
۲۱ استان کشور هیچ موردی از مرگومیر بیماران «کووید-۱۹» را ثبت نکردهاند و ۹ استان فقط یک مورد مرگ ناشی از کرونا داشتهاند.
به گزارش «وطنامروز»، بنا بر اعلام مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت بهداشت در شبانهروز منتهی به ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۵۳۲ بیمار جدید مبتلا به «کووید-19» در کشور شناسایی و ۱۰۹ نفر از آنها بستری شدند. به این ترتیب مجموع بیماران «کووید-19» در کشور به ۷ میلیون و ۲۲۱ هزار و ۶۵۳ نفر رسید.
همچنین در طول این 24 ساعت متاسفانه 11 بیمار «کووید-19» جان خود را از دست دادند و مجموع جانباختگان این بیماری به ۱۴۱ هزار و ۸۳ نفر رسید.
خوشبختانه تاکنون ۶ میلیون و ۹۸۳ هزار و ۵۰۲ نفر از بیماران بهبود یافته یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند.
این در حالی است که ۹۹۶ نفر از بیماران مبتلا به «کووید-19» در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستانها تحت مراقبت قرار دارند. همچنین تاکنون ۵۱ میلیون و ۱۱۶ هزار و ۷۸۲ آزمایش تشخیص «کووید-19» در کشور انجام شده است. در حال حاضر ۳۳ شهرستان در وضعیت نارنجی، ۳۲۱ شهرستان در وضعیت زرد و ۹۴ شهرستان در وضعیت آبی قرار دارند. درباره آخرین آمار رسمی واکسیناسیون نیز تاکنون ۶۴ میلیون و ۳۲۸ هزار و ۵۶۷ نفر دوز اول، ۵۷ میلیون و ۵۴۴ هزار و ۸۰۱ نفر دوز دوم و ۲۷ میلیون و ۲۹ هزار و ۴۸۳ نفر دوز سوم واکسن کرونا را تزریق کردهاند و مجموع واکسنهای تزریق شده در کشور به ۱۴۸ میلیون و ۹۰۲ هزار و ۸۵۱ دوز رسیده است. همچنین در شبانهروز منتهی به ۱۰ اردیبهشت، ۳۰ هزار و ۳۸۲ دوز واکسن کرونا در کشور تزریق شده است.
* تصمیم ستاد ملی کرونا برای تزریق دوز چهارم
سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا از مصوبه این ستاد برای تزریق نوبت چهارم واکسن کرونا برای افراد بالای ۷۰ سال خبر داد.
عباس شیراوژن در صفحه شخصی خود نوشت: در جهت تقویت سطح ایمنی گروههای در معرض خطر، از همه افراد بالای ۷۰ سال و افراد دارای بیماریهای زمینهای یا نقص ایمنی درخواست میشود یک نوبت واکسن علاوه بر نوبتهای قبلی، تزریق کنند. همچنین چند روز قبل بود که کمال حیدری، معاون بهداشت وزارت بهداشت در نامهای به معاونان بهداشت دانشگاههای علوم پزشکی کشور، تزریق دوز چهارم واکسن کرونا را ابلاغ کرد.
در متن این ابلاغ آمده بود: «توصیه میشود پرسنل بهداشت و درمان نسبت به دریافت نوبت چهارم به فاصله حداقل 4 تا 6 ماه پس از نوبت سوم اقدام نمایند. نوع واکسن نوبت چهارم، ترجیحا با پلتفرم مشابه نوبت سوم است».
* بیکار کردن پرستاران، پاداش ۲ سال زحمت بیوقفه در ایام کرونا!
شمسالدین شمس، رئیس شورای عالی سازمان نظام پرستاری از بیبرنامگی برای تقویت امنیت شغلی پرستاران انتقاد کرد.
به گزارش فارس، وی در یادداشتی نوشته است: آیا حق پرستارانی که در ایام کرونا جانانه از سلامت مردم دفاع کردند این است که آنها را از کار، بیکار کنند؟ آیا اینگونه برخوردها نگاه کارگر فصلی داشتن به مدافعان سلامت نیست؟
در بخش دیگری از یادداشت شمس آمده است: در حالی که استانداردها تعداد نیروی انسانی پرستاری را به ازای هر تخت بیمارستانی حداقل دو و نیم نفر بیان میکند، در حال حاضر در کشور به طور میانگین به ازای هر تخت کمتر از یک نفر مشغول فعالیت است و مطمئنا این نیروی حداقلی باعث کاهش شدید کیفیت و کمیت خدمات ارائه شده خواهد شد. از طرفی تعداد زیادی از پرسنل به کار گرفته شده و به شکل استخدام غیررسمی اعم از شرکتی، قراردادی و طرحی هستند که اولا به دلیل اینکه امنیت شغلی نداشته و از حداقل پرداختها نسبت به سایر پرسنل رسمی برخوردارند و ثانیا متاسفانه برخوردهای سلیقهای و غیرکارشناسی منجر به نگاه کارگر فصلی به آنان شده و اخراج و قطع همکاری با آنان را در پی دارد.
وی تاکید کرده است: در این باره بهتر است اشارهای به بیانات مقام معظم رهبری داشته باشیم؛ رهبرمعظم انقلاب در دیدار پرستاران در 21 آذر سال ١۴٠٠ فرمودند: «یک مطالبه بعدی موضوع کمبود پرستار است، به آن مقداری که مورد نیاز است. حالا در آمارهایی که به ما نشان میدهند، مقایسه با متوسط جهانی است؛ من به آن کاری ندارم؛ ممکن است متوسط جهانی درست باشد، ممکن است غلط باشد؛ من نیاز را کار دارم. ما به آن تعدادی که امروز نیاز تختهای بیمارستانی ما است، پرستار نداریم. حالا بعضی میگویند 100 هزار [نفر]، بعضی میگویند کمتر، بعضی میگویند [بیشتر]؛ من عدد معین نمیکنم چون به طور دقیق خبر ندارم اما میدانم که ما کمبود پرستار داریم. باید سرانه پرستار نسبت به آنچه نیاز هست تکمیل بشود؛ خیلی پایین است. البته این، از جمله کارهایی که در ظرف یک ماه و ۲ ماه انجام بگیرد نیست؛ یک مقدار زمانبر است اما در همان زمان مناسب باید این کار انشاءالله انجام بگیرد».
ارسال به دوستان
رئیس مجلس نتایج جلسه اخیر نمایندگان پارلمان با اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام را اعلام کرد
استارت واردات خودرو
مجمع تشخیص مصلحت نظام با واردات مشروط خودرو (کلیات ماده ۴ طرح ساماندهی صنعت خودرو) موافقت کرد
با آنکه واردات خودرو میتواند تا حدودی از انحصار ۲ خودروساز داخلی بکاهد اما راهکار اساسی ساماندهی صنعت و بازار خودرو است
گروه اقتصادی: آش بیکیفیتی و گرانی خودروهای داخلی آنقدر شور شده که مسؤولان سیاسی و غیرسیاسی همگام با مردم برای نقد کردن آن از یکدیگر پیشی میگیرند. کار به جایی رسیده که حتی رئیسجمهور هم به صف منتقدان شرایط صنعت خودرو پیوسته و روزی نیست نمایندهای از مجلس شورای اسلامی در نطق یا گفتوگوی رسانهای لب به انتقاد از آشفتهحالی خودرو نگشاید. دیروز برای چندمین بار رئیس مجلس شورای اسلامی هم به شرایط کنونی صنعت خودرو اعتراض کرد و گفت: «در شرایطی قیمت تمامشده خودرویی مثل پراید ۲۰۰ میلیون تومان است که حتی با ارز حدود ۲۵ هزار تومانی هم میتوان خودروهایی با قیمت ۵هزار و ۵۰۰ دلار با کیفیت بسیار عالی وارد کشور کرد». حالا اخبار امیدوارکنندهای از آزاد شدن واردات طبق ماده 4 طرح ساماندهی خودرو به گوش میرسد. البته اساسا دولت برای واردات خودرو پس از پایان اردیبهشت سال جاری مشکلی نداشت اما این طرح را میتوان مشوقی برای دولت دانست.
به گزارش «وطنامروز»، عزتالله اکبریتالارپشتی، رئیس کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی 8اردیبهشت خبر موافقت مجمع تشخیص مصلحت نظام با واردات خودرو را در گفتوگو با پایگاه خبری مجلس اعلام کرد. وی با اشاره به اینکه همراه با قالیباف در نشست مجمع تشخیص مصلحت نظام حضور یافتیم و دیدگاه مجلس درباره طرح ساماندهی صنعت خودرو را تشریح کردیم، گفت: در این جلسه مجمع تشخیص، کلیات ماده ۴ طرح ساماندهی صنعت خودرو تصویب شد. وی گفت: پیش از این شورای نگهبان به ماده ۴ طرح مذکور ایراد گرفته بود که مجلس بر مصوبه خود اصرار کرد، بنابراین برای تعیینتکلیف این موضوع، مصوبه به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارسال شد. تالارپشتی با بیان اینکه رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام جمعبندی مناسبی در جلسه اخیر داشت، افزود: مجمع تشخیص مصلحت نظام کلیات ماده ۴ طرح ساماندهی خودرو را تصویب کرد اما از آنجا که برخی معتقد بودند این موضوع ایراداتی دارد مقرر شد ایرادات مذکور در کمیسیونهای تخصصی برطرف شود. وی با بیان اینکه بر اساس ماده مذکور در صورت صادرات خودرو، خدمات خودرو و نیرومحرکه میتوان خودرو وارد کرد، تصریح کرد: در جلسه مجمع که با حضور قالیباف برگزار شد موضوعات تشریح شد و این ماده به رای گذاشته و تصویب شد.
* توجه به تولید داخلی در کنار واردات
رئیس مجلس شورای اسلامی دیروز این موضوع را در صحن علنی تایید کرد. محمدباقر قالیباف در جلسه علنی در پاسخ به تذکر علی بابایی، نماینده ساری در انتقاد از وضعیت بازار خودرو گفت: مصوبه واردات خودرو بعد از آنکه در مجلس مورد بحث قرار گرفت، در ۲ جلسه مفصل در صحن مجمع تشخیص مصلحت نظام مطرح شد که در آن جلسه بنده و رئیس کمیسیون صنایع و معادن حضور داشتیم. در نهایت کلیات طرح واردات خودرو با یکی دو بند اصلاحی تایید شد. وی با تاکید بر اینکه بحث خودرو در کشور مهم است، گفت: بحثهای صورت گرفته در کمیسیون و مجلس درباره خودرو کارشناسی بوده است؛ در موضوع واردات خودرو، اینگونه نیست که فقط خودرو وارد کنیم بلکه همانطور که در قانون آمده به موضوع تولید در داخل کشور هم توجه میشود اما در حال حاضر روش تولید در کشور اشکالات فنی دارد که باید مورد توجه قرار گیرد. رئیس مجلس با اشاره به جلسه مجمع تشخیص برای بررسی طرح واردات خودرو گفت: در جلسه مجمع تشخیص مفصل توضیح دادم که چطور باید وضعیت خودرو را در کشور اصلاح کنیم. در شرایطی قیمت تمام شده خودرویی مثل پراید ۲۰۰ میلیون تومان است که حتی با ارز حدود ۲۵ هزار تومان هم میتوان خودروهایی با قیمت ۵ هزار و ۵۰۰ دلار با کیفیت بسیار عالی وارد کشور کرد. وی ادامه داد: این موضوع خواسته مجلس بوده و مجمع هم همراهی کرد و در نهایت هم در ارتقای کیفیت تولید و قیمت تمامشده و تیراژ تولید موثر خواهد بود. از پافشاری مجلس و همراهی مجمع تشخیص مصلحت نظام تشکر میکنم. در ادامه علی بابایی با استناد به اصل سوم قانون اساسی گفت: چه کسی باید وضع خودرو را مدیریت کند؟ تا دیروز گفته میشد مجمع تشخیص مصلحت نظام واردات خودرو را تایید نکرده ولی اکنون که تصویب شده است. نماینده مردم در مجلس ادامه داد: قیمت پراید در کشور ما به ۲۰۵ میلیون تومان رسیده است، چه کسی باید پاسخگوی این وضعیت باشد؟ وزیر صمت چکاره است؟ آیا نباید مجلس نظارت کند؟ دولت آقای رئیسی نیز که به نفع مردم تلاش میکند، باید پاسخگو باشد.
بر اساس ماده 4 طرح ساماندهی صنعت خودرو، در صورت صادرات خودرو، خدمات و همچنین نیرو محرکه میتوان خودرو وارد کرد. واردات محدود خودرو تا حدودی میتواند ترک کوچکی بر دیوار انحصار 2 خودروساز داخلی وارد کند اما نباید فراموش کنیم که آزادسازی کلی واردات با توجه به نارساییهای ارزی کنونی کشور امکانپذیر نیست. با این تفاسیر در کنار واردات محدود غیرارز احتیاج است که 2 خودروساز داخلی کشورمان هم تولید خود را افزایش دهند تا از این طریق تا حدودی از عقبافتادگی عرضه از تقاضا کاسته و قیمتها در بازار کنترل شود.
***
خودروسازان از مردم عذرخواهی کنند
رئیس پلیس راهور ناجا از سازمان استاندارد و خودروسازان دعوت کرد هر چه زودتر از مردم به دلیل تولید خودرو با نازلترین کیفیت عذرخواهی کنند.
سردار سید کمال هادیانفر در واکنش به انتقاد مهدی اسلامپناه، رئیس سازمان ملی استاندارد که گفته بود «ژنرالهای سلبریتی اخیرا در برخی فضاها ورود میکنند»، تاکید کرد: من ژنرال سلبریتی نیستم و برای رئیس سازمان استاندارد متاسفم که از چنین عناوینی استفاده میکند. وی افزود: ما اصلا در کشور ژنرال سلبریتی نداریم؛ ما سربازیم و به سربازی ولایت افتخار میکنیم. به همین خاطر به ایشان میگویم در ایران چنین کسی پیدا نمیکنند. رئیس پلیس راهور در ادامه با انتقاد مجدد از کیفیت خودروهای ساخت داخل گفت: ما درباره کیفیت خودرو همچنان پیگیر هستیم، چون این وظیفه خدایی است و فردا باید در آن دنیا پاسخگو باشیم. ضمن اینکه افزایش کیفیت خودرو مطالبه مقام معظم رهبری و شخص رئیسجمهور است و از همه مهمتر پای جان مردم و امنیت مردم در میان است. سردار هادیانفر با طرح این سوال که وقتی در هر ساعت ۲ نفر در تصادفات رانندگی کشته میشوند، میشود خودروساز بگوید نقشی ندارد؟ افزود: تصادف هر روز اتفاق میافتد اما این دلیل نمیشود هر روز مردم هم بمیرند. کجای دنیا چنین اتفاقی میافتد که با هر تصادف کسی بمیرد؟ پراید الان به هر شیء ثابت یا متحرکی میخورد تلفات یا مجروح میدهد، برای همین من برای این ماشین از عنوان ارابه مرگ استفاده کردم. وی تصریح کرد: باید کیفیت ایمنی خودروها درست شود. این قطعی است. ما هر ساعت ۲ کشته داریم و از این موضوع نمیگذریم. تصادف امر اجتنابناپذیری است اما اینکه کسی داخل ماشین آتش بگیرد و از آهن پاره نتواند خارج شود، به هیچ چیزی غیر از غیراستاندارد بودن خودروها ربط ندارد.
سردار هادیانفر در ادامه با حمایت مجدد از واردات خودرو گفت: تاکید ما بر این است که حتما یک بازار رقابتی وجود داشته باشد چون یکی از آیتمهای اصلی که در سال ۸۵ باعث شد آمار کشتههای تصادفات رانندگی از ۲۵ هزار نفر به ۱۷ هزار نفر برسد، آزاد شدن واردات خودروی ایمن بود. چون همان موقع که واردات آزاد شد، خودروسازها گرفتار شدند و رفتند آپشنهای جدید مانند کیسه هوا و... به خودروهایشان اضافه کردند!
رئیس پلیس راهور همچنین با دعوت از رئیس سازمان استاندارد و خودروسازها برای عذرخواهی از مردم تاکید کرد: این افراد حتما عذرخواهی کنند و از همین فردا کیفیت و ایمنی خودروها را افزایش دهند.
ارسال به دوستان
برگزاری نخستین جلسه کمیته پیگیری مطالبات بانکها
ورود دیوان محاسبات به مطالبات معوق بانکها
نخستین جلسه کمیته پیگیری مطالبات بانکها به ریاست مهرداد بذرپاش با حضور اعضای کمیته برگزار شد.
در نخستین نشست کمیته پیگیری مطالبات بانکها، حاضران ضمن تبیین و هماندیشی درباره کارویژههای تعریف شده، پیگیری موارد ذیل را مصوب کردند:
1- وظایف، مسؤولیتها، اختیارات و ابزارهای نظارتی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران در قوانین و مقررات مرتبط نظیر قانون پولی و بانکی شورای پول و اعتبار، قانون بانکداری بدون ربا و... احصا و گزارش شود.
2- تمام بانکها اعم از دولتی و خصوصی، مشمول بررسیهای کمیته پیگیری مطالبات بانکها در دیوان محاسبات کشور خواهند بود.
3- اطلاعات مورد نیاز کمیته از طریق سایر مراجع نظیر کمیته فرادستگاهی بانکها، هیات انتظامی بانکها و معاونت نظارت بانک مرکزی اخذ خواهند شد.
4- با توجه به اطلاعات مأخوذه، کمیته موظف است اسامی 20 بدهکار عمده و اصلی در هر بانک را احصا کرده و مورد بررسی قرار دهد.
5- به منظور تجزیه سنی مطالبات درباره نحوه ورود و اولویتبندی بانکها، برنامهریزی لازم شود.
لازم به یادآوری است بر اساس دستور رئیسکل دیوان محاسبات کشور طبق جزء «د» تبصره 16 قانون بودجه سال 1401، کمیته پیگیری مطالبات بانکها موظف است گزارش فنی و مبسوط خود از اقدامات بانکها را در موضوعاتی همچون «بررسی کفایت تسهیلات بانکی مبتنی بر توجیهات فنی، مالی و اقتصادی در قبال اخذ ضمانتنامهها»، «واکاوی عملکرد بانکها در نظارت کافی بر مصرف تسهیلات در راستای موضوعات و محل مورد نظر»، «پیگیری چرایی عدم بازپرداخت و تسویه تسهیلات در سررسید مقرر و انتقال احتمالی از سرفصل مطالبات جاری به معوق و مشکوکالوصول»، «بررسی اقدامات اجرایی، حقوقی و قضایی بانکها در راستای وصول تسهیلات معوقه» و «گزارش اقدامات بانکها نسبت به تحکیم وثیقهها در زمان امهال تسهیلات» ظرف مدت 2 ماه ارائه کند.
ارسال به دوستان
چرا ایران اقدام به راهاندازی سالن زیرزمینی ساخت قطعات سانتریفیوژ کرد
سانتریفیوژهای دست نیافتنی!
گروه سیاسی: اظهارات جدید مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره ادعای راهاندازی سالن زیرزمینی ساخت قطعات سانتریفیوژ در نطنز و همچنین باقی ماندن برخی مسائل روشننشده میان ایران و آژانس، اهمیت فراوانی در فرآیند و ماهیت برنامه هستهای ایران در آینده پیدا کرده است.
به گزارش «وطنامروز»، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی مدعی شده ایران کارگاه جدید خود برای ساخت قطعات سانتریفیوژ را در یکی از سالنهای زیرزمینی کارخانه غنیسازی سوخت در تأسیسات نطنز راهاندازی کرده است. رافائل گروسی در واکنش به اظهارات یک خبرنگار مبنی بر اینکه آژانس در گزارشش اشارهای داشته به اینکه ایران کارگاه جدید خودش را به کدام قسمت از سایت نطنز منتقل کرده، از یکی از دستیارانش پرسید: آیا ایران عملیات خود برای راهاندازی این کارگاهها را به پایان رسانده است یا خیر؟ که دستیار گروسی گفت: «آماده فعالیت هستند. همه سیستمهای نظارتی ما مستقر هستند». گروسی سپس تأیید کرد ایران این کارگاه را در یکی از سالنهای زیرزمینی کارخانه غنیسازی سوخت در تأسیسات نطنز راهاندازی کرده است. گروسی همچنین بار دیگر بر برخی مسائل برطرف نشده بین آژانس و تهران تاکید کرد و گفت: «آنچه باید بدانیم این است که روند روشن شدن مسائل، باقی مانده است. موارد خاصی وجود دارد که برای ما چندان واضح نیست و آنها [ایران] باید توضیح دهند. این موضوع ادامه دارد».
این ادعای قابل تامل مدیر کل آژانس در شرایطی است که آژانس باید پرونده موضوعات حل نشده را به عنوان یکی از پیششرطهای حصول توافق خاتمه بدهد اما این موضع گروسی نشان میدهد آژانس در حال حاضر بنایی برای این کار ندارد!
گروسی همچنین درباره احتمال شکست مذاکرات احیای برجام گفت: «اگر مذاکرات با شکست روبهرو شود، موضوعی که نمیخواهم آن را تصور کنم اما یک احتمال است، پس باید با همتایان ایرانیام بنشینیم و دوباره موضوعات را بررسی کنیم».
آژانس بینالمللی انرژی اتمی پیش از این در گزارشی در روز ۱۷ فروردین اعلام کرده بود ایران تمام تجهیزات لازم برای ساخت قطعات سانتریفیوژ را از تأسیسات کرج به نطنز منتقل کرده است. طبق ادعای آژانس بینالمللی انرژی اتمی ایران این اقدام را 6 هفته بعد از ساخت سایت دیگری در اصفهان برای ساخت همان قطعات انجام داده است.
چرایی تصمیم تهران نسبت به اتخاذ تصمیماتی در جهت ایمن کردن فرآیندهای حفاظتی در تاسیسات هستهای ریشه در چند عامل و متغیر کلیدی دارد.
پس از وقوع برخی عملیاتهای خرابکارانه در تاسیسات ایرانی بویژه در کارگاه «تسا»ی کرج در تیر سال گذشته و عدم ایفای نقش موثر آژانس در جلوگیری از تکرار اینگونه حملات، تهران راسا در این زمینه برای تامین امنیت تاسیسات و تجهیزات خود اقدام کرد. در واقع آژانس خود بخشی از مشکل بوده است!
در مقطع فعلی کشورمان به این نتیجه رسیده در شرایطی که طرف آمریکایی برای بازگشت به برجام و انجام تعهدات خود نه حاضر است خطوط قرمز ایران را بپذیرد و نه توانایی دادن تضمینهایی برای پایداری توافق را دارد، راهکار موثر حفظ بازارندگی هستهای و بازگشتپذیری برنامه هستهای در ازای عدم تضمین طرف مقابل است.
ایران با منطق واقعگرایی به این درک رسیده که حفظ بازگشتپذیری هستهای، موضوعی است که میتواند منافع ملی کشور را با توافق یا بدون توافق تحصیل کند. بنابراین از دسترس خارج کردن محل ساخت قطعات سانتریفیوژ که برای ادامه توسعه برنامه هستهای ایران که با سانتریفیوژهای پیشرفتهتر و سریعتر به حرکت خود ادامه میدهد، ضروری است.
گفتنی است معاون و سخنگوی سازمان انرژی اتمی در گفتوگوی اخیر خود با بیان این نکته که برنامه کلی برای توسعه تولید ماشینهای سانتریفیوژ و تامین و امنیت آن توأمان برای ما مهم است، گفت: متاسفانه به دلیل عملیات تروریستی انجام شده در مجتمع تسای کرج مجبور شدیم یک مقدار تدابیر امنیتی را تشدید کنیم، یعنی بخش مهمی از ماشینها را جابهجا کنیم. باقیماندهای هم داشت که این باقیمانده را به نطنز و قبل از آن هم به اصفهان منتقل کردیم. بهروز کمالوندی که با العالم گفتوگو میکرد، یادآور شد: به عبارت دیگر ماشینهای تولید قطعات سانتریفیوژ به دلیل اهمیتی که دارند به جای امنتر جابهجا شدند و الان هم در حال کار هستند. کمالوندی خاطرنشان کرد: آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ۲ مرحله گزارش داده بود؛ یکی در مرحله انتقال این ماشینها و دوم هم در مرحله نصب دوربینها و شروع به کار آنها که با توجه به اینکه برخی ابهامها هم مطرح شده بود، توضیحاتی در این رابطه دادیم از جمله اینکه کاری که انجام میشود در چارچوب توافقاتی است که داریم و نظارتها هم وجود دارد، بدون اینکه اطلاعات در اختیار آژانس قرار داده شود. سخنگوی سازمان انرژی اتمی گفت: همچون سابق دوربینها اطلاعات را ذخیره میکند و در نهایت اگر توافقی شکل بگیرد، آژانس به اطلاعات دوربینها دسترسی دارد و اگر هم توافقی حاصل نشود، اطلاعات نزد ما خواهد ماند و احتمالا حذف خواهد شد. پایگاه خبری نورنیوز هم در رابطه با این اقدام ایران نوشت: «در طول چند سال اخیر و در سایه عدم حساسیت و کمتوجهی آژانس بینالمللی انرژی اتمی نسبت به ضرورت ایفای نقش مسؤولانه در حوزه صیانت از فعالیتهای هستهای صلحآمیز کشورها، برخی اقدامات شرورانه که رژیم صهیونیستی به صورت تلویحی مسؤولیت آن را پذیرفت، موجب وارد شدن خسارتهایی به تاسیسات هستهای کشورمان شد. اقدام سازمان انرژی اتمی کشورمان در زمینه افزایش ضریب حفاظتی کارگاههای تولید سانتریفیوژ که با استفاده از اصول پدافند غیرعامل انجام شده، در شرایطی دنبال شده است که آژانس بینالمللی انرژی اتمی نسبت به انجام وظایف صیانتی خود کوتاهی کرده است. اتخاذ این رویکرد که با اطلاع آژانس انجام شده پاسخی طبیعی در برابر شرارتهایی است که هدف آن ضربه زدن به فعالیتهای صلحآمیز ایران است».
***
تکذیب سفر گروسی به ایران
هیچ برنامهای برای سفر مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران تنظیم نشده است. پایگاه خبری نورنیوز نوشت: برخی کانالهای غیررسمی در فضای مجازی با انتشار خبری مدعی شدند رافائل گروسی بزودی به ایران سفر خواهد کرد. بر اساس رویه جاری، اطلاعرسانی درباره تعاملات ایران با آژانس صرفا از طریق سازمان انرژی اتمی انجام میشود و طبیعتا انتشار اخباری خارج از این مسیر قابل استناد نیست.
ارسال به دوستان
نادر طالبزاده و تکلیفهایش در انقلاب
حقیقت زیبای نادر
پیام تسلیت رهبر انقلاب در پی درگذشت حاج نادر طالبزاده
گروه فرهنگ و هنر: خبر درگذشت حاج نادر طالبزاده، از چهرههای مطرح هنر و رسانه جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی، با واکنشهای فراوانی مواجه و موجب تاثر بسیاری از هنرمندان و علاقهمندان او شد. او برای بسیاری که شهید مرتضی آوینی را درک نکرده بودند، شبیهترین آدمها به آوینی بود و شاید به خاطر همین است که قرار است پیکرش در کنار مزار آوینی آرام بگیرد. به گزارش «وطنامروز»، از روز گذشته پیامهای فراوانی برای درگذشت یکی از تاثیرگذارترین چهرههای فرهنگی کشور منتشر شده است؛ پیامهایی که هر کدامشان سرشار از عواطف دوستانهاند، چرا که خود نادر طالبزاده، یا همان حاج نادر بچههای جبهه فرهنگی انقلاب، رابطه عاطفی و دوستانهای با همه داشت. نادر طالبزاده، مستندساز، مجری، کارگردان، تهیهکننده، برنامهساز، فعال رسانهای، مدیر فرهنگی و کارشناس مسائل بینالمللی بود و البته جدا از همه این عناوین، فعالیتهای آموزشی متعددی را نیز طی سالیان گذشته پیگیری کرده بود. طالبزاده زندگی پرفراز و نشیبی را طی کرده بود؛ از دوران کودکی که خاطراتی از پدرش در دفاع غیرتمندانه از عشایر جنوب داشت، تا انتها. در یکی از گفتوگوهایش درباره نبرد گجستان میگوید: من کلاس چهارم بودم. حدود 100 سرباز اطراف خانه بودند. غلامحسین سیاهپور 600 نفر را زده بود و جهاد کرده بود با آنها. دشمن درجه یک شاه بود و پدرم تأمیننامه برایش گرفته بود و یکی، دو روزی در خانه خودمان میهمانش کرده بود. البته هیچ فرمانده ژاندارمری این کار را نمیکند. شاه، غلامحسین را اعدام و پدرم را دادگاهی کرد. حدود یک سال و نیم دادگاه و تعلیق بود. با ارفاق سال 45 حکم بازنشستگی دادند و این ماجرا حادثه بسیار مهمی در زندگی من بود. ملاغلامحسین و قیام عشایر تأثیر بسیار زیادی روی من داشت. سیاهپور شهیدی است که به آن کم پرداخته شده است».
سالها بعد برای تحصیل به آمریکا میرود و چند سال پیش از انقلاب را برای خواندن سینما به دانشگاه کلمبیا میرود: «در دانشگاه کلمبیا در رشته فیلمسازی در مقطع فوقلیسانس اساتید خوبی داشتم. بیشتر تجربیاتم در این مقطع بود اما از اسلام حرفی نبود. من مثل یک طلبه فیلمسازی خواندم و درسم را طولانی میکردم تا از ابزار دانشگاه استفاده کنم. تا اینکه سروصدای انقلاب اسلامی درآمد و من به ایران بازگشتم. ۲ ماه قبل از انقلاب در منهتن بودم که خبر سینما رکس را شنیدم و تصمیم گرفتم برگردم ایران».
خیابانهای شلوغ تهران، میعادگاه او و یکی، دو تا از دوستانی میشود که با هم از آمریکا برای قرار گرفتن در رخداد انقلاب به ایران آمدهاند. اما حاج نادر از همان آمریکا، عاشق امام(ره) شده بود. به ایران که آمد، متوجه شد لحن خبرنگاران و رسانهها با نزدیک شدن به انقلاب، متفاوت از گذشته میشود. آدم رسانهای نظام، بی آنکه در هیچ چارچوب رسمی مسؤولیت داشته باشد این نگرانی را حس میکند و متوجه این چالش میشود: «غبطه فرصتهای از دسترفته را میخورم. مثلا موقعیتی بود که میتوانستم با شهید چمران باشم. ۲ هفته قبل از شهادت در اهواز، من در باشگاه تلویزیون بودم. 2 دوربین اکلر و 2 مینیاکلر تلویزیون به من داده بودند. من مبارزه خرمشهر را هم از دست دادم. تلویزیون آن موقع دست طیف بنیصدر بود که یک فیلمی از ما دیده بودند و از ما خوششان نمیآمد چون آن فیلم درباره انعکاس وارونه خبرنگاران آمریکایی بود؛ به اسم «واقعیت». به این بهانه کار خوابید و تا من دوربین تهیه کنم خرمشهر سقوط کرد. بعد از این دوره موضوع تحقیق درباره اسلام برای من پیش آمد. بعد از آن به پشتیبانی جنگ، جهاد رفتم و راننده بولدوزر شدم. در والفجر 4 مجروح شدم و درباره این رانندهها مستندی به اسم والعصر ساختم. قبل از این قضیه برای تلویزیون به جبهه رفته بودم و یک مستند ساخته بودم به اسم «شوش، شهر شهیدان گمنام» درباره لشکر 21 حمزه قبل از فتحالمبین».
مستندسازی در جنگ اما تنها کار او نبود. نادر طالبزاده پشت بولدوزر هم مینشست و خاکریز میزد: «رانندگی بولدوزر را هم انجام دادم. من با ستاد حمزه بودم، در والفجر 4 مجروح شدم و برگشتم تهران تصمیم گرفتم یک مستند درباره رانندگان داوطلب بسازم. بعد با دوربین و تجهیزات برگشتم. من اگر از ابتدا به عنوان مستندساز میرفتم بینمان فاصله میافتاد ولی ۲ ماه رفتم رانندگی یاد گرفتم و قسمت بود که مجروح شوم».
همراهی با سیدمرتضی آوینی در آغازین روزهای پس از جنگ با ۳ مستند «مسیح»، «ساعت 25» و «خنجر و شقایق»، فرصتی است که گفتوگوهای این دو به مجالی برای زمینهسازی آموزش مستندسازی حرفهای تبدیل شود. تجربه مستند 10 قسمتی «خنجر و شقایق» که به گفته او تغییرات مثبتی را در صداوسیما ایجاد میکند، برای طالبزاده و آوینی و مجموعه دوستانشان تجربه متفاوتی میشود: «صدای شهید آوینی را سانسور کردند که باعث تفحص مجلس شد ولی تحول عمیقی نبود چون کسی از ما دعوت نکرد که شما چگونه باعث تفحص مجلس شدید. شهید آوینی بعد خنجر و شقایق گمنام ماند تا شهید شد. «خنجر و شقایق» تجربه خیلی متفاوتی بود؛ شهید آوینی متن این مستند را نوشت و آقای فارسی آن را تدوین کرد. برای من دیدن مسلمانان بوسنیایی جالب بود. فضای بوسنی و جنگشان و مشکلی که با کرواتها و بعد با صربها داشتند و کمک ایران سوژههای فوقالعادهای بود».
آموزش مستندسازی برای بچههای جبهه فرهنگی انقلاب، برای نیروهای تشکیلاتی حزبالله لبنان، افغانستانیها و پاکستانیها کاری بود که طالبزاده در دوران مدیریت فرهنگی که در ارشاد و صداوسیما داشت، پی گرفت. به اعتقاد برخی، اگر نادر طالبزاده نبود، حزبالله لبنان بخش تبلیغات نداشت. خودش معتقد بود آموزش خیلی برکت دارد: نخستین گروهی که آموزش دادیم بچههای فیلمساز لبنانی بودند که المنار را تشکیل دادند و نخستین کارهایشان به صورت کلیپ موسیقی و در چارچوب ایجاد جنگ روانی بود. بعداً مستندسازی را آغاز کردند. بعد از آن بچههای افغانستانی بودند که 2 سال در باغ فردوس دوره دیدند؛ با بهترین اساتید آن روزگار. زیباشناسی سینمایی را با فیلمهای پیچیده و خوب کار کردیم. بعد از آن دکوپاژ، استوری بردینگ ( تقطیع) و بعد هم مستندسازی. کارهایشان در جشنوارههای بعدی سر و صدا کرد. از منظر جنگ روانی هم خیلی مهم بود؛ شاید یکی از دلایل مهم پیروزی بعد از نصرت الهی و مجاهدتهای خودشان این است که میتوانند بر جنگ روانی غلبه کنند. بعد از سال 2000 حمله اسرائیل به بیروت، یکی از این کارها کار محمد دبوق بود. بعدها دبوق مستندی با عنوان «روحالله» درباره امام ساخت؛ مستندی که بهترین مستند درباره امام بود.
«بشارت منجی»، سریالی بود که طالبزاده کارگردانی کرد. بعضی از دوستانش میگفتند در سالهایی که وی درگیر «بشارت منجی» شده بود، مستندسازی از نبودش ضربه خورد. نادر طالبزاده علاقه عجیبی به موضوع آخرالزمان، منجی و موعود داشت. اسم برنامههایی که او ساخته یا مستندهایی که تولید کرده، ارجاعات آخرالزمانی دارد. «راز»، «عصر»، «ساعت 25»، «ظهور» و... همه بر این موضوع تاکید داشتند. او معتقد بود ما با انقلاب اسلامی وارد یک عصر جدید شدهایم: قرآن به «عصر» قسم میخورد و من معتقدم ما با انقلاب وارد یک عصر جدید شدهایم. امروز ما هستیم که در جهان داریم ریتم را تعیین میکنیم. هیچ وقت شبکه خبری تعریف نمیشد اگر انقلاب اسلامی نبود. سیانانی تعریف نمیشد اگر انقلاب نبود. انقلاب و بحث گروگانگیری و اینکه آمریکاییها بنشینند و مقاومت را ببینند و مدام دنبال کنند که چه وقت اینها آزاد میشوند، تد ترنر را به این فکر انداخت که یک شبکه خبری مثل سیانان درست کند. در واقع ما عمل هستیم و آنها عکسالعمل. اگر چه خودمان هنوز خبرنگار خوب در واشنگتن و نیویورک نداریم تا خبر حرفهای و درست تحویل مردم دهد اما فضایی که انقلاب ایجاد کرد، اخبار را جهت داد لذا من معتقدم با وقوع انقلاب اسلامی وارد یک عصر جدید شدیم و زمان عوض شده است.
اخیرا برگزاری راهپیمایی بزرگ اربعین برای او تجسمی از تجلی همین عصر تازه بود. در مصاحبهای گفته بود: موتور محرک انقلاب اسلامی هم خونخواهی امام حسین است و اربعین که کارگردان اینها خداست. افول آمریکا انگار پیش چشمش بود: «همان وقتی که «ساعت 25» را ساختیم من نیویورک بودم. مسؤول آن زمان جمهوری اسلامی در سازمان ملل یک بحثی با من داشتند، گفتند درباره چه چیزی میخواهی مستند بسازی؟ گفتم فروپاشی تدریجی آمریکا. گفت آخر آمریکا از لحاظ اقتصادی هر روز قویتر میشود، گفتم اینطور نیست، تو در این کوچهها نبودی، با بنز میآیی و میروی و نمیدانی آمریکا چیست. که البته تاریخ نشان میدهد آمریکا چه شد و چه روندی را طی میکند».
نادر طالبزاده، نادر بود به خاطر این زیست حقیقتجویی که داشت. به خاطر توجهی که به آموزشوپرورش انسانها میداد، به خاطر علاقهای که به رسانه داشت، به خاطر اندیشه درباره موعود و به خاطر پدری برای یک جبهه بزرگ فرهنگی.
***
هنرمند انقلابی، پرتلاش و پرانگیزه
رهبر معظم انقلاب اسلامی با صدور پیامی درگذشت پژوهشگر و هنرمند انقلابی پرتلاش و پرانگیزه آقای نادر طالبزاده را تسلیت گفتند. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، متن پیام به این شرح است:
بسماللهالرحمنالرحیم
با تأسف خبر درگذشت پژوهشگر و هنرمند انقلابی و پرتلاش و پرانگیزه آقای نادر طالبزاده رحمهالله علیه را دریافت کردم. به خانواده و بازماندگان و همکاران و دوستان ایشان صمیمانه تسلیت عرض میکنم و از خداوند متعال رحمت و مغفرت و پاداش نیک برای خدمات باارزش فرهنگی و رسانهای ایشان مسألت مینمایم.
سیدعلی خامنهای - ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱
ارسال به دوستان
واکنش پرویز پرستویی به سخنان توهینآمیز ضدانقلاب مورد تحسین قرار گرفت
دست شما درد نکند
پس از حضور پرویز پرستویی و گوهر خیراندیش در مراسم اکران فیلم داستانهای «هزار و یک روز» در لسآنجلس، تعداد محدودی از افراد ضدانقلاب و گروهک منافقین با توهین سعی در برهم زدن نشست خبری داشتند که با واکنش قاطع پرویز پرستویی مواجه شدند. به گزارش «وطنامروز»، پس از اینکه یکی- دو نفر از حاضران در سالن اکران فیلم داستانهای هزار و یک روز، بعد از توهین به پرویز پرستویی و گوهر خیراندیش با پاسخهای قاطع این ۲ نفر مواجه شدند به آزارهای خود بیرون از سالن برگزاری برنامه نیز ادامه دادند. در نهایت یکی از افرادی که با عبارات توهینآمیز پرویز پرستویی را خطاب میکرد، با واکنش درخور تامل و صریح این بازیگر مطرح سینما و تلویزیون ایران مواجه شد. واکنش پرویز پرستویی با تحسین کاربران شبکههای اجتماعی مواجه شده است. پرستویی پیشتر و زمانی که در سالن اکران فیلم مورد خطابهای نامحترمانه یکی دو نفر از ضدانقلاب مواجه شد، به آنها گفت: «باید بیایید در ایران زندگی بکنید. من به سیستانوبلوچستان رفتم و در کنار مردمی بودم که برخی از آدمها هویت (شناسنامه) ندارند. من پرویز پرستویی و رسول خادم را میشناسند اما نه به عنوان اینکه من یک بازیگر هستم چون اصلا رادیو، تلویزیون ندارند. من قرار است سازنده باشم. من جرأتم از شما خیلی بیشتر است. شما فکر نکنید اینجا فریاد میزنی برایت دست میزنند، من در ایران دارم گلویم را پاره میکنم. من بابت اینکه گفتم (بچه سیستان بلوچستانی) شناسنامه ندارد چندین بار رفتم و جواب پس دادم اما اشکالی ندارد چون من نقدم را در مملکت خودم میکنم. دنیای مجازی همانقدر که مفید است همانقدر هم سم است». این اظهارات با واکنشهای تحسینآمیزی همراه شد. علی بهادریجهرمی، سخنگوی دولت، در حساب کاربری خود در توئیتر نوشت :«حمایت منطقی و شجاعانه از ارزشهای والای جامعه اسلامی-ایرانی در قلب آمریکا، آن هم با متانت و آرامش در مقابل پرخاش و هیاهو، از عهده هنرمندانی برمیآید که خودساختهاند و هنر را معامله نمیکنند. کار ارزشمند سفیران فرهنگ ایران ماندگار شد». ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطنامروز» با حجتالاسلام والمسلمین مسعود عالی به مناسبت فرارسیدن ایام عید سعید فطر
که دهم حاصل سیروزه و ساغر گیرم
عید فطر جشنی است که در پایان میهمانی رمضان از جانب خداوند متعال برگزار میشود تا پاداش یک ماه پرهیز و امساک روزهداران را بدهد.
روز عید است و من امروز در آن تدبیرم
که دهم حاصل سیروزه و ساغر گیرم
ماه رمضان برای بندگان خدا زمینهای است برای تقرب به پروردگار که پایان آن وقت عید و دریافت پاداش توسط مومن است اما عید مومن هم مومنانه است، لذا مراسم عید و شادی او همراه با لهو و لعب و گناه نیست، بلکه میکوشد در این روز با اتصال روحی به بقیهالله الاعظم پاداش خود را تکمیل کند.
از طرفی یک مومن وقتی که امام خود را در بلا و مشکلات میبیند، نمیتواند بیتفاوت باشد، لذا در روایات به خواندن دعای ندبه و توجه به حضرت ولیعصر(عج) در روز عید فطر توصیه و سفارش شده است. برای بررسی مفهوم عید در فرهنگ اسلامی و وظایف مومنان در این عید سعید با حجتالاسلام والمسلمین مسعود عالی گفتوگو کردیم.
***
* جناب آقای عالی! ابتدا بفرمایید اساساً عید در فرهنگ اسلامی چه مفهومی دارد و چرا پایان 30 روز روزهداری به عید سعید فطر منتهی میشود؟
در فرهنگ دینی، عید روزی است که زمینهای برای قرب به خدا فراهم شده و درهای رحمتی باز شده و خداوند میخواهد صله و پاداشی دهد. به عنوان مثال فرض کنید حجاج از راههای دور و نزدیک راهی حج شدهاند، مناسک و اعمال را انجام دادهاند، طواف، نماز و سعی و بیابانگردی در عرفات و مشعر و منا و سختیهایی را که آنجا داشته تمام کردهاند؛ این تکالیف الهی که انجام دادهاند، زمینهای را برای قربشان به خداوند متعال فراهم کرده است، لذا 10 ذیالحجه را عید میگیرند. یا مثلا در همین ماه مبارک رمضان 30 روز بنده خدا اعمال را انجام داده، روزه گرفته و امساک کرده از خوردنیها، نوشیدنیها و برخی لذتها و از شهوات چشمپوشی کرده، شب زندهداری کرده، شبهای قدر را درک کرده، قرآن خوانده و به هر حال یک ماه در یک فضای اینچنینی، زمینهای برای قرب او فراهم شده و درهای رحمت الهی باز شده و بعد از یک ماه به او میگویند انشاءالله پاداشتان را در روز عید بگیرید.
به تعبیر حافظ:
روز عید است و من امروز در آن تدبیرم
که دهم حاصل سیروزه و ساغر گیرم
آدم باید بتواند از خداوند چیزی دریافت کند. باقی اعیاد از جمله غدیر و مبعث هم همینطور است. در حقیقت این یک زمینهای است که برای قرب انسان فراهم است. عید مومن، مومنانه است، لذا مراسم عید و شادی در عید هم لهو و لعب نیست و گناه در آن نیست. البته اینطور نیست که جشن نیمه شعبان یا جشنهای دینی، انسان هر کاری بخواهد انجام دهد و هوا و هوسهای خود را به اسم عید تمام کند.
امام مجتبی(ع) از کوچهای رد میشدند و روز عید فطر بود. دیدند عدهای دارند ساز لهوی میزنند و میخندند و خوشیهای با لهو و لعب و گناه انجام میدهند. حضرت تأسفی خوردند و فرمودند: «فالعجب کل العجب من ضاحک لاعب فی الیوم الذی یثاب فیه المحسنون و یخسر فیه المبطلون»؛ تعجب میکنم از کسانی که در چنین روزی که میخواهند پاداش بدهند، در چنین روزی که خداوند میخواهد عنایت کند، به لهو و لعب و کارهای باطل مشغول هستند. عید مومن، مومنانه است و مراسم و مناسک آن هم همینطور است. خنده و گریه عشاق ز جای دیگر است. هم خنده آنان مومنانه است و هم گریههایشان. هم خندههایشان با رضایت خدا همراه است و هم گریههایشان.
به هر حال عید چنین مفهومی دارد، لذا شما میبینید در ۴ عید گفته شده دعای ندبه بخوانید؛ عید فطر، عید قربان، عید غدیر و عید جمعه.
* ممکن است عدهای از خواندن دعای ندبه در روز عید فطر تعجب کنند؛ فلسفه و حکمت ندبه به حضرت حجت(عج) در روز عید و شادی چیست؟
ببینید! مناسک و مراسم عید برای یک مومن منتظر باید مومنانه باشد. اینطور نیست که هر کاری دلمان خواست به اسم مراسم عید و جشن یا عید دینی انجام دهیم.
لذا در توصیههای دینی به ما گفته شده در ۴ عید، دعای ندبه بخوانید؛ عید فطر، عید قربان، عید غدیر و عید جمعه.
عید مومن، مومنانه است و طبیعتاً یک مومن وقتی میبیند امامش هنوز در بلا و مشکلات است، او هم ندبه میکند و این دعای ندبه را به همان جهت میخواند. سعی کنیم همانطور که اهل بیت(ع) به ما یاد دادند، هر روز عیدمان از جمله روز عید فطر اینچنین باشد و نسبت به امام زمان(عج) توجه خاص داشته باشیم.
به هر حال نخستین و مهمترین قدمی که یک مومن باید بردارد برای اینکه به امام خود نزدیک شود، این است که غفلت را از خود کم کند و یاد امام زمان(عج) را در خود بیشتر کند. سعی کند به هر بهانهای شده در طول روز به یاد امام زمان(عج) باشد، صبح خود را با صدقه برای سلامتی حضرت شروع کند، با یک سلام به امام زمان(عج) شروع کند، هر کار خیری که انجام میدهد، ثواب آن را به امام زمان(عج) اهدا کند.
اگر قرآن میخواند و زیارت میرود و دعایی میخواند، همه را به حضرت حجت(عج) اهدا کند. دهها برابر رشد به خودش بازخواهد گشت. چون در هر کاری که انجام میدهید و اهدا میکنید، ائمه هدیه را به بهترین وجه بازمیگردانند. امام زمان(عج) این هدیه شما را به بهترین وجه به خودتان بازمیگرداند.
انسان تلاش کند در طول روز با امام زمان(عج) درددل کند. آیتالله میلانی میفرمودند بین دهان تا گوش شما کمتر از یک وجب فاصله است، صدایتان قبل از اینکه از دهان خودتان به گوش خودتان برسد، به گوش حضرت رسیده است. او اشراف بر کل آدم دارد. کسی به امام جواد(ع) نامه نوشت که من گاهی حاجتی دارم، چه کنم؟ امام جواد(ع) در جواب این شخص نوشت: «إِنْ کَانَتْ لَکَ حَاجَهٌ فَحَرِّکْ شَفَتَیْک؛ وقتی یک حاجتی و کاری با ما داشتی، لبهای خود را تکان بده»؛ یعنی حرف بزن، ما میشنویم. احتیاج به شنیدن هم نیست، آنها روح کلی عالم وجود هستند.
بنابراین درددل با امام زمان(عج) و حرف زدن با حضرت، ارتباط با حضرت را گسترده میکند و اگر اینچنین شد، آرام آرام یاد حضرت در دل انسان، محبت و عشق را زیاد میکند و آن زمان طبعاً حضرت نیز عنایت میکنند.
عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد
ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست
اگر انسان دردمند حضرت شود، حضرت طبیبانه به آدم عنایت خاص خود را خواهد داشت.
مرحوم سیدغلامرضا کسایی گوگانی رضوانالله تعالی علیه، داماد علامه امینی اعلیالله مقامهالشریف که به گواهی علما و مراجع بزرگ، شخصیت پرفضیلت و اهل تقوا و در نهایت عدالت و وثاقت بوده، نقل کرده است در یکی از مدرسههای علمیه تبریز مشغول درس خواندن بودم. خادم مدرسه مردی بسیار باتقوا و درستکار بود که وظایفش را بخوبی انجام میداد و روحیات عجیبی داشت. غالبا ساکت به نظر میرسید و از گناهان پرهیز میکرد. او اتاق طلبهها را بدون هیچ چشمداشتی جارو میزد و لباسهای آنها را میشست. حتی از اینکه آفتابه دیگران را پر کند ابایی نداشت. نیمهشبی برای تطهیر و وضو از اتاق بیرون آمدم. در حجره را بستم و به راه افتادم اما وقتی به مقابل اتاق خادم رسیدم، در نهایت تعجب نوری در حجره او میدرخشید، چنانکه گویی خورشید در آنجا طلوع کرده است. برای کشف این راز جلو رفتم تا در بزنم اما همین که نزدیک شدم صدای گفتوگویی به گوشم رسید و دانستم خادم با کسی صحبت میکند. از یک طرف نمیخواستم بر او وارد شوم و نیمهشب سرزده نزد او بروم، از سوی دیگر کنجکاو شده بودم بدانم با چه کسی سخن میگوید. ناچار قدری پیش رفتم و پشت در به گوش ایستادم. صدای خادم را تشخیص میدادم اما صدای فرد دیگر را نمیشناختم. ساعتی گذشت و من همچنان متحیر ایستاده و به گفتوگوی آن دو که برایم مبهم و نامفهوم بود، گوش میدادم. ناگهان متوجه شدم صدا قطع شد و نوری که همانند آفتاب میدرخشید، خاموش شد. در آن هنگام دیگر طاقت نیاوردم و محکم در زدم. خادم پرسید: کیست؟ من نام خود را بردم و گفتم: من هستم. در را باز کن! وقتی در را گشود و چشمش به من افتاد، سلام کرد. پرسیدم: اجازه میدهی وارد شوم؟ گفت: بفرمایید! درون اتاق رفتم و نشستم. اما نه کسی غیر از او آنجا حضور داشت و نه وضع غیرعادی بود. سوال کرد: امری دارید؟ گفتم: خیر! اما تو با شخصی صحبت میکردی و دیدم نوری در اتاقت میدرخشید. حقیقت را بگو وگرنه میروم و طلبهها را خبر میکنم تا بیایند و جریان را جویا شوند. جواب داد: ماجرای امشب را برایت نقل میکنم، به شرط اینکه برای هیچ کس بازگو نکنی. گفتم: قول میدهم پرده از این راز برندارم. آنگاه گفت: من تا روز جمعه هستم، از تو پیمان میگیرم که تا ظهر جمعه سر مرا فاش نسازی. آن شب، شب چهارشنبه بود و من قول دادم تا جمعه سخنی نگویم. سپس گفت: راستش را بخواهی امام زمان (عجلالله تعالی فرجهالشریف) اینجا تشریف داشتند. من در محضر ایشان بودم و حضرت با من گفتوگو میکردند. با تعجب پرسیدم: درباره چه با تو سخن میگفتند؟! گفت: همیشه ۳ گروه اطراف امام عصر(عجلالله تعالی فرجه الشریف) هستند که در زمان غیبت با ایشان ارتباط دارند. یک گروه که تعدادشان کمتر است، در طبقه اول هستند، گروه دوم که تعدادشان کمی فزونتر است، در طبقه دوم قرار دارند و دسته سوم که از آن ۲ طایفه بیشتر هستند، در طبقه آخرند. این ۳ گروه از نظر معنا و باطن مانند ۳ حلقه تو در تو هستند که هر گاه یکی از طبقه نخست از دنیا برود، فردی از طبقه دوم جانشین او میشود و هر وقت کسی از طبقه دوم وفات کند، شخصی از دسته سوم جای او را میگیرد و به همین ترتیب اگر کسی از طبقه سوم وفات کند، یکی از مردم را که دارای تقوا و فضایل اخلاقی بوده و از نظر روحی شایستگی کامل دارد، به جای او قرار میدهند تا وظایف او را انجام دهد. پس از این توضیح ادامه داد و گفت: روز جمعه یک نفر از طبقه سوم فوت میشود. امشب حضرت تشریف آوردند و به من امر فرمودند جانشین او باشم و اجازه دادند در زمره افراد گروه آخر انجام وظیفه کنم. سخن خادم تمام شد و من مبهوت و شگفتزده از اتاقش خارج شدم. حال عجیبی داشتم. دیدن آن نور و این داستان چنان توفانی در من پدید آورد که تمام وجودم را مسخر کرد و آرامشم را ربود. فکر کردم این مردی که به چشم یک خادم به وی مینگریم چه مقامی به دست آورده و به چه سعادت بزرگی نایل شده که امام زمان عجلالله تعالی فرجهالشریف به اتاقش تشریف میبرند و او را نزد خود میخوانند تا در ردیف خاصان درگاه حضرتش قرار گیرد و به وظایف ویژه یاران راستین آن بزرگوار بپردازد. این افکار چنان موجی در باطنم برانگیخت که تا سپیدهدم نه خواب به چشمم آمد، نه حال عبادت پیدا کردم. صبح دیدم خادم با متانت و آرامش خاصی مشغول کارهای عادی روزانه شده و در ظاهر هیچ تغییری در وضعش حاصل نشده است. روز پنجشنبه نیز بدین منوال گذشت و من که پیوسته مراقب حال و رفتار او بودم، چیزی جز همان انجام وظایف معمولی از قبیل جارو زدن مدرسه و خرید از بازار مشاهده نکردم. حتی وقتی آفتابه را از حوض پر کردم جلو دوید تا آن را بگیرد و برایم ببرد که من نگذاشتم و با عذرخواهی گفتم: ابدا! هرگز چنین جسارتی روا ندارم، تو آقای من هستی و من خادم توام. روز جمعه، از سحر مشغول کار شد و من با کنجکاوی و نگرانی بیسابقهای رفتار او را یکسره زیر نظر داشتم تا ببینم آن روز که زمان موعود است چه میشود. خیلی دقیق شده بودم که بدانم او در این روز چه برنامهای دارد. با چه افرادی تماس میگیرد. سپیدهدم جمعه که از اتاقش خارج شد، ابتدا کارهای مدرسه را انجام داد. سپس به امور خود پرداخت. اول لباسهایش را شست و تطهیر کرد، بعد لباسهایش را روی بند انداخت تا خشک شود، کفشهایش را هم آب کشید و مقابل آفتاب گذاشت. نزدیک ظهر که لباسهایش خشک شده بود، لنگی بست و در حوض مدرسه غسل کرد. چون تابستان بود و روز جمعه، طلبهها برای دیدار خانوادههای خویش رفته بودند و فقط عده کمی در مدرسه به سر میبردند. وقتی غسل کرد و از آب بیرون آمد، قدری در آفتاب ایستاد تا خشک شد، سپس لباس و کفشهایش را پوشید و مانند مسافری که عازم سفر است، آماده رفتن شد و لب حوض نشست. همین که صدای اذان بلند شد و بانگ «الله اکبر» طنین افکند، ناگهان غیب شد و من هر چه نگاه کردم اثری از او ندیدم. من مات و مبهوت به صحن مدرسه دویدم و مشغول داد و فریاد شدم. چند نفری که در مدرسه بودند، سراسیمه به حیاط ریختند تا ببینند چه خبر شده است. وقتی مرا در آن وضع دیدند، شگفتزده جلو آمدند و گفتند: چه شده. مگر دیوانه شدهای؟ گفتم: خادم این مدرسه، همان مردی که لباسهایتان را میشست، حجرههایتان را جارو میکرد و... . چون او را نیافتند، گفتند: شاید به بازار رفته یا برای نماز جماعت از مدرسه خارج شده است. گفتم: هرگز! این حرفها نیست. میدانم اینک به امام زمان عجلالله تعالی فرجهالشریف پیوسته. پرسیدند: قصه چیست؟ ماجرای او را برایشان شرح دادم و تمام حوادثی که از شب چهارشنبه اتفاق افتاده بود، برای آنها تعریف کردم. هماینک حدود ۸۰ سال از آن ماجرا میگذرد و در طول این مدت احدی از آن خادم تبریزی نام و نشانی نیافته است.
آدم میتواند یار حضرت شود.
تو مگو ما را بدان شه بار نیست / با کریمان کارها دشوار نیست
یاد حضرت را در زندگی خود بیشتر کنیم، با حضرت مأنوس و رفیق شویم. هر جای عالم که باشیم برای حضرت هیچ فرقی نمیکند.
***
زکات فطره، مبارزه با فاصله طبقاتی
عید فطر به معنای بازگشت انسان به فطرت الهی خویش است که این فطرت به دنبال تکامل در سایه تهذیب و تزکیه به دنبال عبادت است و عید، روز لبخندها و گذشت است و روز ترنم دریافت بشارتهای الهی.
عید در لغت از ماده «عود» به معنى بازگشت است، لذا به روزهایى که مشکلات از قوم و جمعیتى بر طرف مىشود و بازگشت به پیروزیها و راحتىهاى نخستین مىکند، عید گفته مىشود. به اعیاد اسلامى به مناسبت اینکه در پرتو اطاعت یک ماه مبارک رمضان یا انجام فریضه بزرگ حج، صفا و پاکى فطرى نخستین به روح و جان بازمىگردد و آلودگیها که بر خلاف فطرت است، از میان مىرود، عید گفته شده است و از آنجا که روز نزول مائده روز بازگشت به پیروزى و پاکى و ایمان به خدا بوده است، حضرت مسیح(ع) آن را «عید» نامیده و همانطور که در روایات وارد شده، نزول مائده در روز یکشنبه بود و شاید یکى از علل احترام روز یکشنبه در نظر مسیحیان نیز همین بوده است.
اینکه در روایتى از حضرت على (ع) مىخوانیم «و کل یوم لا یعصىالله فیه فهو یوم عید؛ هر روز که در آن معصیت خدا نشود روز عید است» نیز اشاره به همین موضوع است، زیرا روز ترک گناه، روز پیروزى و پاکى و بازگشت به فطرت نخستین است.
* زکات فطره؛ حمایت از فقرا و مبارزه با فاصله طبقاتی
بدیهی است اسلام توجه خاصی به حمایت از محرومان و مبارزه با فاصله طبقاتی دارد که در این میان نقش زکات که یکی از منابع درآمد بیتالمال است، از مهمترین نقشهاست.
بنابراین مفاسد و آلودگیهایی که در جامعه به خاطر فقر و فاصله طبقاتی و محرومیت گروهی از جامعه به وجود میآید، با انجام این فریضه الهی برچیده خواهد شد و صحنه اجتماع از این آلودگیها پاک میشود و نیز همبستگی اجتماعی و نمو و پیشرفت اقتصادی در سایه اینگونه برنامهها تامین میشود.
بنا بر این حکم زکات هم «پاککننده فرد و اجتماع» است و هم نمودهنده بذرهای فضیلت در افراد و هم سبب پیشرفت جامعه، و این رساترین تعبیری است که درباره زکات میتوان گفت: از یک سو آلودگیها را میشوید و از سوی دیگر تکاملآفرین است. از این رو علت تشریع زکات تأمین قوت فقرا و حفظ اموال اغنیاست.
بدین ترتیب زکات فطره یکی از واجبهای مالی است که روز عید فطر باید قبل از نماز عید پرداخت شود، لذا کسانی که فقیر نیستند؛ یعنی هزینه سال خود را دارند، باید روز عید فطر مقداری از مال خود را به عنوان زکات فطره به فقیر بدهند.
در تبیین این مسأله باید گفت زکات فطره که گاهی از آن به «زکات بدن» نیز تعبیر میشود، در حقیقت یکی از انواع زکات و یک نوع مالیات سرانه است که به نفع فقرا گرفته میشود. مسلمانان پس از یک ماه روزه داشتن که آن خود درسی از نوعدوستی و توجه به حال مستمندان اجتماع است، یک قدم عملی در این راه برداشته و تقریبا مقدار خوراک یکی، دو روز خود را به مستمندان میدهند. این کار اگرچه به ظاهر کوچک است ولی اگر یک حساب دقیق درباره کسانی که تمکن مالی برای پرداخت زکات فطره دارند انجام دهیم، خواهیم دید مقدار قابل توجهی از نیازمندیهای محرومان اجتماع در صورت عمل به این دستور تأمین خواهد شد.لازم به ذکر است نماز عید فطر در زمان حضور امام علیهالسلام واجب است و باید به جماعت خوانده شود ولی در زمان غیبت آن حضرت، مستحب است و میتوان آن را به جماعت یا فرادا خواند.
البته باید دانست نماز عید فطر شباهت زیادی با نماز جمعه دارد بویژه از نظر وجود ۲ خطبه که بعد از نماز بجا آورده میشود، لذا همان آثار و برکات نماز جمعه را میتواند داشته باشد.
از این رو شایسته است امام جماعت و خطیب در خطبههای نماز عید فطر، مصالح دین و دنیای مسلمانان را تذکر دهد و مردم را در جریان مسائل زیانبار و سودمند کشورهای اسلامی و غیراسلامی قرار دهد و نیازهای مسلمین را در امر معاد و معاش تذکر دهد. از امور سیاسی و اقتصادی، آنچه را که در استقلال و کیان مسلمین نقش مهمی دارد، گوشزد کند. کیفیت صحیح روابط آنان را با سایر ملل بیان کند و مردم را از دخالتهای دولتهای ستمگر و استعمارگر در امور سیاسی و اقتصادی مسلمین که منجر به استعمار و استثمار آنها میشود، بر حذر دارد. خلاصه! نماز عید فطر از سنگرهای بزرگی است که متأسفانه مسلمانان از وظایف مهم خود در برابر آن غافل ماندهاند؛ همانگونه که از سایر پایگاههای عظیم سیاست اسلامی گاه غافلند. حال آنکه اسلام آمیخته با سیاست است و کسی که در احکام قضایی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی اسلام اندکی تأمل کند، متوجه این معنا میشود. نباید فراموش کرد همین تکبیرها و نمازهاست که خنجر در چشم دشمنان اسلام و انقلاب محسوب میشود.
همانگونه که فطرتها در عیدفطر تلنگر میخورد تا به بندگی که اصل سرشت فطرتهاست برسیم، امید است به امت واحده قرآنی که یکی از راهبردهای پیروزی جهانی مسلمین بر کفر و الحاد و تبعیض است، نائل شویم.
ارسال به دوستان
موافقت رهبر انقلاب با عفو یا تخفیف مجازات تعدادی از محکومان
عیدی فطر
به مناسبت عید سعید فطر، رهبر حکیم انقلاب با عفو یا تخفیف مجازات تعدادی از محکومان موافقت کردند.
به گزارش تسنیم، به مناسبت عید سعید فطر، رهبر معظم انقلاب اسلامی با عفو یا تخفیف مجازات 1542 تن از محکومان محاکم عمومی و انقلاب، سازمان تعزیرات حکومتی و سازمان قضایی نیروهای مسلح موافقت کردند. حجتالاسلام والمسلمین محسنیاژهای، رئیس قوه قضائیه به مناسبت عید سعید فطر در نامهای به حضرت آیتالله العظمی خامنهای پیشنهاد عفو یا تخفیف و تبدیل مجازات این محکومان را که در کمیسیون عفو و بخشودگی واجد شرایط لازم تشخیص داده شدهاند، ارائه کرد که این پیشنهاد در اجرای بند 11 اصل 110 قانون اساسی مورد موافقت معظمله قرار گرفت.
ارسال به دوستان
بیخواستگی، اصلیترین ویژگی مرحوم طالبزاده
دکتر مجید شاهحسینی: از مهمترین ویژگیهای اخلاقی مرحوم نادر طالبزاده «روح بزرگ، طبع بلند و حریت فطری» بود که به واسطه این ویژگیها بدون هیچ انتظار و توقعی به اسلام و انقلاب خدمت میکرد. مرحوم طالبزاده یک انسان کاملاً معتقد و پابرجا بود که «اصول» را در انتخابهای زندگی خود مقدم میدانست.
ایشان انسانی بود که در مواجهه با انقلاب اسلامی ایران، حیات معنوی جدیدی پیدا کرد و مبتنی بر این حیات، مسیر و سبک زندگی جدیدی پیش روی ایشان گشوده شد. منظر و احساس او به انقلاب اسلامی ایران، همانند مواجهه یک ماهی با دریا بود و با همین میزان از شوق و عطش خود را خادم انقلاب اسلامی ایران میدانست.
او از بسیاری از تنعمات زندگی و مواهب مادی صرفنظر کرد و همه را به خاطر انقلاب اسلامی ایران فدا کرد و چون نگاه بلندی داشت، فراتر از مرزهای جمهوری اسلامی ایران را رصد میکرد. به سبب همین نگاه بلند هر کجای جهان که علاقهمندانی نسبت به انقلاب اسلامی ایران مییافت، سراغ آنها در آن سوی مرزها میرفت و همین امر موجب شد در کشورهای بسیاری از جمله لبنان، فلسطین، سوریه، عراق، افغانستان، پاکستان، یمن و کشمیر شاگردان و دوستدارانی داشته باشد.
به رغم تمام مشغولیتها و مسؤولیتهایی که نادر طالبزاده در صداوسیما و وزارت ارشاد داشت، هیچوقت از تربیت شاگرد و نیروی متعهد و متخصص غافل نشد و تربیت نیروی انسانی انقلابی و کاردان را به عنوان یکی از وظایف اصلی برای خود قرار داده بود، لذا این نگاه بینالمللی، برونمرزی، خالصانه و عاشقانه از «حاجنادر طالبزاده»، «حاجقاسم جبهه فرهنگی» ساخته بود. همانگونه که حاجقاسم سلیمانی انسانی با طبع بلند و روح بزرگ بود و منافع انقلاب اسلامی ایران را در ابعاد جهانی دنبال میکرد و طبعا مریدان جهانی داشت، افق نگاه مرحوم طالبزاده نیز افق جدیدی بود که تمام جهان را میدید و اهداف نهضت اسلامی امام خمینی(ره) را در ابعاد جهانی رصد میکرد.
بر این باورم شخصیت منحصر به فرد نادر طالبزاده محصول سالها سلوک مخلصانه و معنوی در دل مجاهدتهای بعضا خطرناک بود. او ذرهای طمع و حب دنیا در دل نداشت و تمام دغدغهاش تحقق اهداف انقلاب اسلامی ایران بود. به این حد از کمال و تعالی رسیدن قطعا ساده نیست؛ اینکه انسان به مرز بیخواستگی برسد و از خود عبور کند و همه خواستههای او در راستای اعتقاداتش باشد، از صفات اولیاءالله است.
کسانی که میخواهند مسیر مرحوم طالبزاده را ادامه دهند، ابتدا باید به مرز این بیخواستگی برسند. در این صورت است که میتوان راه او را ادامه داد و به توفیقاتی که او به آنها نائل آمد رسید. برای تداوم راه و منش ایشان در مرحله اول باید شاگردان ایشان سعی کنند به کمالاتی برسند که مرحوم طالبزاده واجد آنها بود. شاگردان مرحوم طالبزاده باید تلاش فروانی کنند تا این منش کمرنگ نشود و این مسیر رهروان فراوانی داشته باشد و در این راه، عشاقی راهور باشند.
ارسال به دوستان
جای خالی او پر کردنی نیست
مرضیه هاشمی: در میان تمام ویژگیهای اخلاقی حاج نادر طالبزاده، آنچه بیشتر به چشم من آمده بود بخشندگی و سخاوت ایشان بود. بنده کمک بیدریغ ایشان به اشخاصی را که به انواع کمک مالی و مشاورهای نیاز داشتند به کرات دیده بودم. او همیشه سعی میکرد دانش تخصصی و رسانهای خود را بدون هیچ دریغی به جوانان آموزش دهد تا آنها بتوانند از این دانش و تخصص در کارها و تولیدات خود استفاده کنند. به نظر بنده، ایشان برداشتی درست از اسلام داشت و ضمن پایبندی به اصول، انعطاف بالایی در رفتار با افراد با پیشزمینههای مختلف داشت. ایشان دارای شناختی دقیق از انقلاب بود و بیانات رهبر معظم انقلاب را بخوبی درک میکرد. با اینکه نقصها و کاستیهای موجود در سیستم را بخوبی میدید اما به هدف اصلی این انقلاب باور داشت و به آن پایبند بود.
بعضی افراد در ایران مشکلات مختلفی برای مرحوم طالبزاده پیش آوردند و ایشان با اینکه مخاطب مستقل خودش را داشت اما سعی نکرد با استفاده از این رسانه به هر قیمتی مشکل شخصیاش را حل بکند، چراکه نگران بود اولویتهایش که موفقیت جبهه انقلاب بود، آسیب بخورد. او یک روحیه انقلابی خستگیناپذیر داشت؛ برای مدت طولانی دچار مشکلات جسمی بود ولی هرگز اجازه نداد این مشکلات از تلاشش برای انقلاب کم کند. یکی از مهمترین مهارتهای
حاج نادر طالبزاده برقراری ارتباط با افراد مختلف در سطح بینالملل بود. او افراد مختلفی از سیاستمداران همفکر گرفته تا کارشناسان رسانه و متخصصان در بقیه رشتههای مربوط در کشورهای مختلف را میشناخت و سعی میکرد با استفاده از مشترکات، آنها را جذب کند. او با این روش در تلاش بود مردم دنیا بویژه نخبگان و خبرنگاران، جمهوری اسلامی ایران و انقلاب اسلامی و به طور کلی جبهه مقاومت را از منبعی به جز غولهای رسانهای غرب بشناسند. وقتی این افراد حقیقتطلب درباره این مسائل دانش پیدا میکردند، میتوانستند این مسائل را به همفکران خود در اقصا نقاط جهان منتقل کنند و به جمهوری اسلامی ایران در راستای اهداف انقلابیاش کمک کنند. جای خالی چنین فرد نادری پرکردنی نیست اما از طرف دیگر، تاثیر تلاشهای ایشان هم رفتنی نخواهد بود.
نبی مکرم اسلام(ص) میفرمایند: هرگاه انسان بمیرد دست او و عمل او از دنیا قطع شده، مگر در ۳ مورد که یکی از آنها علم و دانشی است که به واسطه آن مردم از آن سود ببرند.
انشاءالله به واسطه میراث و دانشی که مرحوم طالبزاده از خود به جا گذاشت، حاج نادرهای دیگری متولد شوند و راه او را ادامه دهند.
ارسال به دوستان
حاج نادر! خسته نباشی
دکتر مصباحالهدی باقری*: سلام حاج نادر!
چطوری عزیز؟ بهتری؟
حالا وقتشه که کمی آرام بگیری برادر!
اون همه شور، اون همه شوق، اون همه از پا ننشستن، اون همه حرکت مدام
آخر خسته شدی برادر...
عمری دویدی
و آخر رسیدی...
به همان چه همیشه دنبالش بودی...
گوارایت باد و نوشین...
***
یادته عکسی ازت رو به آقا نشون دادن و گفت: این نادر طالبزاده که دوستش دارید اینهها... این عکسشه تو آمریکا...
بعد آقا لبخندی زدند و گفتن: به خاطر همین دوستش دارم...
کسی که از این عکس به این حقیقت برسه، یعنی انتخاب کرده...
آره حاجنادر!
تو میتونستی خیلی انتخابهای رنگی و بزک کرده داشته باشی
اصلا به انتخابهای دیگه خیلی خیلی نزدیکتر هم بودی؛
دنیا هم به کامت بود...
عقل و سوادش رو هم داشتی
اما تو گزینه سختتر رو انتخاب کردی
و همه عمر پای این انتخاب ایستادی:
جهاد برای حقیقت
و ذرهای هم کم نیاوردی و کم نگذاشتی...
و لحظهای هم گرفتار حواشی و فرعیات نشدی
در جبهه حقطلبی و حقخواهی
مستقیم به سمت دشمن انسانیت و آزادگی
همه تیرهایت را درست نشانه رفتی
با رسانه، با کلام، بدون کلام...
تا آرمانهایت همیشه سبز باشد و زنده...
اما
دشمن مغرور تا دندان مسلح و مجهز
زورش به دوربین و میکروفن و لوکیشن و دکوپاژ و خطابه بلیغ تو نرسید!
اصلا نمیفهمید از کجا دارد میخورد...
با محاسباتش جور درنمیآمد
کل مساحت عملیات تو، 30 متر مربع هم نبود
اما قدرت توفان تو،
سونامی درست میکرد
که به پا خیزد به مقابله با هر چه تعدی و بدعهدی و خیانت و قساوت است...
آنگاه دیگر تحمل نشدی...
آن وقت بود که تو را
و همسر مجاهدت را
تحریم کردند...
مضحکترین مجازات تاریخ این است که مجاهدی را تحریم کنی
چه رزق و روزیای بهتر از این...
مجاهد همیشه به دنبال محدودیت و محرومیت است
اصلا با محدودیت، وسعت میگیرد...جهانی میشود... ابدی میشود...
بار میآید، رشد میکند، شکوفا میشود و شکوفا میکند
و از این باغ شکوفاییات
چه جوانها که جوانه زدند با تو...
و چه آرمانها که سرو ماندند با ماندن تو...
***
حالا اما
با همه کولهبار مجاهدت و استقامتت
سرمشق خوشخطی هستی
برای همه آرمانها و آرمانیها
آزادها و آزادهها
عدالتخواهها و عدالتگسترها
که یاد بگیرند
قلم و بیان و تصویر
چه معرکهای به پا میکند...
که یاد بگیرند
استقامت و مجاهدت
چه بنیان مرصوصی میسازد
تا در آخر دانشآموخته مکتب عشق شوند
همان مکتب جان دادن در راه حق و حقیقت...
***
حاجنادر! خسته نباشی...
بچهها همچنان به نفس تو پای کارند...
میدانند تو رفتنی نیستی...
همان طور که بهار...
و سبزههای مقاومت و جهاد را تا ابد پاس میدارند
تا آن را به بهار حقیقی بسپرند
و روزگاران را پر از بهجت مستضعفین کنند...
* عضو مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع)
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|